English
بیوگرافی
داریوش در پانزده بهمن ۱۳۲۹، مصادف با چهار فوریه ۱۹۵۱ میلادی، در تهران دیده به جهان گشود. او دوران کودکی خود را در شهر میانه، زادگاه پدر و مادرش، میگذراند و اولین بار صحنه را در نه سالگی، در مدرسه شهرآرا، بمناسبت جشنی تجربه میکند. در دوره دبیرستان (فارابی در کرج، رازی در سنندج و آزادگان در تهران پارس) در بیشتر مراسم و جشن ها حضور میابد. آشنائی با حسن خیاطباشی در سال ۱۳۴۹، مصادف با ۱۹۷۱ میلادی، موجب میگردد تا او به صورت حرفه ای وارد دنیای موسیقی گردد. از آن روز او راوی زخم ها و زبان احساسات هموطنانش بوده، و با توده ایرانیان همواره سرود آفرینش ایرانی آزاد و آگاه را سر میدهد.
همکاری با بزرگان شعر و موسیقی چون احمد شاملو، اردلان سرفراز، ایرج جنتی عطایی، فریدون مشیری، نادر نادرپور، واروژان، سیمین بهبهانی، محمد اوشال، اسماعیل خویی، شهیار قنبری، تورج نگهبان، بابک بیات ، زویا زاکاریان، فرید زولاند، آندرانیک، عبدی یمینی و حسن شماعی زاده راه را بر او هموار میسازد. اشعار شاعران کلاسیک چون حافظ و مولوی نیز در موسیقی او جایگاه ویژه ای دارند. آمیزش انتخاب او در کلام و موسیقی، و آن آثاری که از اعماق وجود او برخاسته اند، با خود رابطه ای عمیق و عاطفی میان داریوش و سه نسل از دوستارانش در یک سفر عاشقانه به ارمغان آورده است.
در دهه پنجاه، زمان تولد ترانه نوین در ایران، داریوش همراه تنی چند از یاران هنریش بازداشت و تفتیش میشوند، و مدتی از خواندن محروم میگردد. در آغاز انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، مصادف با ۱۹۷۸ میلادی، او سرزمینش را به قصد انگلستان ترک میکند، و بدنبال کشتار و خونریزی و خفقان حاکم در سرزمینش ترانه ”وطن پرنده پر در خون ’‘ را اجرا میکند. فعالیت های هنری او نه تنها شامل گنجینه ای از ترانه هایست که ریشه در تاریخ فراز و نشیب ها، فریاد ها، احساسات و دردهای مشترک هموطنانش دارد، بلکه ایفای نقش در دو فیلم “یاران” و “فریاد زیر آب” را نیز در بر میگیرد.
او هنر هدفمند را پیشه کرده و بعنوان یک پشتیبان همیشه حاضر آینده سازان سرزمینش ، جوانانی که نسل به نسل پرچم دفاع از ارزش های ملی و انسانی را به دوش دارند، میکوشد تا در کنار آنها در این رهگذر دیوار ترس و اختناق را با طنین صدای خود و پیام آگاهی، آزادی و امید بشکند. در این سالهای دور از سرزمینش، با اجرای برنامه در سراسر جهان تلاش او این بوده که بعنوان یک سفیر عشق، صلح و آگاهی همراه و همسفر هموطنانش، که مانند او ترک وطن نمودند باشد، و فرهنگ مرهم گذاری را در اذهان جامعه نهادینه سازد.
از سال۲۰۰۰، داریوش دامنه فعالیتهای خود را وسیع تر نموده، و به حمایت از آنان که از آسیب های اجتماعی رنج میبرند، با پایه گذاری بنیاد غیر انتفاعی آینه میکوشد تا با ارائه سه اصل آگاهی، آموزش و پیشگیری هموطنان اش را در مقابل آسیب هایی مانند نقض حقوق بشر، فقر، معضل کودکان کار و خیابان، پناهجویان و بخصوص مادر آسیب ها: بیماری جهانی اعتیاد، توانمند سازد. او با تهیه برنامه های آموزشی رادیویی و تلویزیونی در اولین رسانه ستلایتی بیست و چهار ساعته آینه ، سمینارها و سخنرانی های آگاهی دهنده، و با تهیه تارنامه های آموزشی چون آینه، بهبودی چت و وبلاگ خود به نامه ’‘با من از ایران بگو‘’ درهای آگاهی، بهبودی، همیاری، همفکری، همدلی و مرهم گذاری را بسوی زخمداران و خسته دلان گشوده است، تا فضایی سالم برای همه فارسی زبانان و دیگر جوامع آسیب دیده بوجود آورد.
هدف او تشویق و ترویج فرهنگ دانش جویی و حق جویی است تا با تلفیقی از توانایی های فردی و جمعی بتوان سرنوشت ایرانزمین و هموطنانش را آگاهانه از سر نوشت.
داریوش از میان مردم برخاسته تا با آنها همقدم، همصدا و همغصه بوده، با پیام عشق، صلح و آزادی، گام به گام در کنار همزبانان و همگامانش باشد، تا با عزمی راسخ از من و تو به ’‘ما ’’ شدن و ملت شدن نزدیک شده، و در مسیر دستیابی به آزادی مرهمی بر زخم های جامعه باشیم. موسیقی او یادآور این امید و نوید است که با قدرت عشق و ایمان به هدفی والا میتوان وطن را دوباره ساخت، اگر چه با خشت جان خویش…