گام دوم: تفاوت ها –
همبستگی تنها راه رهایی و آزادی ایران و ایرانی است.
قدرت واقعی همیشه در دست اکثریت است: یعنی ملت ایران، یعنی ما… چرا که همیشه گفته اند قدرت مشت ما از اتحاد انگشتان ماست. آنهایی که آسیب پذیرند قدرت طلبانند که همیشه در اقلیت بوده اند و تا زمانی پابرجا هستند که ظلم پروری پا برجاست. هدف ما رهایی از تفرقه و رسیدن به همبستگی و اتحاد در سایه پذیرش تفاوت ها و احترام به حقوق انسانی یکدیگر است.
دروود بر تو ای داریوش بزرگ
اومدم بنویسم بغض کردم
سلام به تو انسان بزرگوار
تاریخ به ما خیلی چیزها آموخته اما کو گوش شنوا و کو چشم هایی باز برای آموختن؟
برای ملت ما حتی سخته درک این حقیقت که شما نیم قرن هست که بر علیه استبداد فعالیت کردی و برات مهم نبوده مستبد کی بوده، حرف
حق رو زدی و پاش ایستادی.
اشخاصی مثل لخ والسا که یک کارگری ساده بود و یا زلینسکی که یک کمدین بیشتر نبود الان مثل کوه برای مردم و مملکت اوکراین
ایستاده و سر خم نمیکنه در تاریخ زیاد داشتیم. داریوش عزیزم تا ما خودمون تصمیم به تغییر نگیریم تا فرق دوست و دشمن رو ندونیم، همیشه دشمن همدیگه میمونیم و هیچ اتفاقی نمی افته. از ماست که بر ماست ، وگرنه جمعیت ۸۵ میلیونی ایران اگر یک سوم اش هم به پا خیزد و با هم همبسته شود میتونه جمهوری اسلامی که عددی نیست
قدرت های جهانی رو شکست بده، اما اگر بخواد. ما رو از بچگی قربانی بزرگ کردن.
سلام به تو یاور همیشه مومن ما سینه سوختگانیک جایی خوندم که یکی از مهمترین اصل های دنیا تغییر کردن است. همیشه گفتن تغییر درد داره ولی وقتی به پروانه شدن فکر میکنم دردش برام لذت بخش میشه و پس ارزشش رو داره . درسته که مغزما خیلی وقت ها مقاومت میکنه و کم میاره ولی برای تحول هیچ چاره ای نیست جز تغییر کردن. این هم یادمون نره که هر کسی حاضر نیست تغییر کنه برای همین هم بین هر صد هزار کرم یکیش پروانه میشه. سپاس از تو که داری به ما یاد میدی که خالق سرنوشت خودمون باشیم
سلام سالار
هنر شما در انسانیت و شخصیت شما نهفته و نه فقط در گلویت
اما ای یار نیم قرن دردهای ما….. چگونه میشود فرهنگ یک جامعه رو که بقول شما از خانه شکل گرفته را تغییر داد؟ ما از کودکی بخاطر تفاوت هامون تحقیر شدیم، وقتی این روند با ما نسل ها بوده چگونه میتوانیم تغییرش بدیم؟