Mara Be Khane am Bebar


Mara Be Khane am Bebar
مرا به خانهام ببر
آهنگساز: آرمیک شاعر: ایرج جنتی عطایی تنظیم: آرمیک شب اشیان شب زده، چکاوک شکسته پر رسیده ام به ناکجا، مرا بخانه ام ببر کسی بیادعشق نیست، کسی بفکر ما شدن ازان تبار خود شکن، تمامه ای و بغض من از این چراغ مردگی، از این براب سوخت از این پرنده کشتن و از این قفس فروختن چگونه گریه سر کنم، که یار غمگسار نیست مرا بخانه ام ببر، که شهر شهر یار نیست مرا بخانه ام ببر، ستاره دلنواز نیست سکوت نعره میزنم، که شب ترانه ساز نیست مرابخانه ام ببر، که عشق در میانه نیست مرابخانه ام ببر، اگرچه خانه خانه نیست از این چراغ مردگی، از این براب سوختن از این پرنده کشتن و از این قفس فروختن چگونه گریه سر کنم، که یار غمگسار نیست مرا بخانه ام ببر، که شهر شهر یار نیست از این چراغ مردگی، از این براب سوختن از این پرنده کشتن و از این قفس فروختن چگونه گریه سر کنم، که یار غمگسار نیست مرا بخانه ام ببر، که شهر شهر یار نیست مرا بخانه ام ببر، ستاره دلنواز نیست سکوت نعره میزنم، که شب ترانه ساز نیست مرابخانه ام ببر، که عشق در میانه نیست مرابخانه ام ببر، اگرچه خانه خانه نیست از این چراغ مردگی، از این براب سوختن از این پرنده کشتن و از این قفس فروختن چگونه گریه سر کنم، که یار غمگسار نیست مرا بخانه ام ببر، که شهر شهر یار نیست از این چراغ مردگی، از این براب سوختن از این پرنده کشتن و از این قفس فروختن چگونه گریه سر کنم، که یار غمگسار نیست مرا بخانه ام ببر، که شهر شهر یار نیست داریوش مرا به خانهام ببرFan Video |